رجعت، رمز شیعگی
سه شنبه, ۱ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۵۲ ق.ظ
شاید
در فیلم هایی پلیسی و معمّایی، دیده باشید که گروه های مختلف، برای
شناختن دوست و دشمن خودشان، «اسم رمز» می گذارند. اگر کسی آن اسم رمز را
دانست، دوست است وگرنه نباید جلوی او هر حرفی زد؛ چرا که یا دشمن است یا
اینکه آنقدر محرم نیست که بشود بر رازداری اش حساب باز کرد. شیعیان، در
دوره ای از تاریخ، دقیقاً مشابه این وضعیت را داشتند. اسم رمز آنها «اعتقاد
به رجعت» بود. هر کس که چیزی از رجعت نمی دانست، یعنی شیعه نبود. در ادامه به تأکید اهل بیت معصوم (علیهم السلام) به موضوع رجعت اشاره می کنیم.
اعتقاد به رجعت، نشانه ی شیعگیمتأسّفانه،
امروز، بسیاری از شیعیان، چیزی از «رجعت» نشنیده اند؛ در حالی که در زمان
امام باقر(علیه السلام) در جامعه وضعیتی حاکم بود که فرق مختلف اهل تسنّن،
وقتی می فهمیدند کسی به رجعت اعتقاد دارد، ارتباط خود را با او قطع می
کردند حتّی اگر صحابه ی خاصّ پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود. محمّد بن
عمر رازی، از مسلمانان اهل تسنن در دوران امام باقر(ع) بود. او می گوید:
«جابر بن عبدالله انصاری (از صحابی بزرگ پیامبر اکرم(ص)) را ملاقات کردم؛
ولی اصلاً از او حدیثی یادداشت نکردم؛ زیرا او به رجعت اعتقاد داشت.» (1)
18:50
شاید
در فیلم هایی پلیسی و معمّایی، دیده باشید که گروه های مختلف، برای
شناختن دوست و دشمن خودشان، «اسم رمز» می گذارند. اگر کسی آن اسم رمز را
دانست، دوست است وگرنه نباید جلوی او هر حرفی زد؛ چرا که یا دشمن است یا
اینکه آنقدر محرم نیست که بشود بر رازداری اش حساب باز کرد. شیعیان، در
دوره ای از تاریخ، دقیقاً مشابه این وضعیت را داشتند. اسم رمز آنها «اعتقاد
به رجعت» بود. هر کس که چیزی از رجعت نمی دانست، یعنی شیعه نبود. در ادامه به تأکید اهل بیت معصوم (علیهم السلام) به موضوع رجعت اشاره می کنیم.
اعتقاد به رجعت، نشانه ی شیعگیمتأسّفانه،
امروز، بسیاری از شیعیان، چیزی از «رجعت» نشنیده اند؛ در حالی که در زمان
امام باقر(علیه السلام) در جامعه وضعیتی حاکم بود که فرق مختلف اهل تسنّن،
وقتی می فهمیدند کسی به رجعت اعتقاد دارد، ارتباط خود را با او قطع می
کردند حتّی اگر صحابه ی خاصّ پیامبر(صلی الله علیه و آله) بود. محمّد بن
عمر رازی، از مسلمانان اهل تسنن در دوران امام باقر(ع) بود. او می گوید:
«جابر بن عبدالله انصاری (از صحابی بزرگ پیامبر اکرم(ص)) را ملاقات کردم؛
ولی اصلاً از او حدیثی یادداشت نکردم؛ زیرا او به رجعت اعتقاد داشت.» (1)در
دوران امام صادق(ع)، وضع آنقدر برای شیعیان سخت شد که مجبور بودند اعتقاد
خود را درباره ی رجعت پنهان کنند و به اصطلاح «تقیّه» کنند. تقیّه کردن،
برای زمان خطر است؛ زمانی که شیعه احساس می کند به خاطر عقایدش ممکن است
خودش یا دیگر شیعیان کشته شوند، باید عقیده شان را به هر نحوی پنهان کنند.
به همین خاطر، در دوران امام صادق(ع)، عقیده ی رجعت و ابعادش، به طور خصوصی
به شاگردان امامان آموزش داده می شد و آنها نیز کتابهای مختلفی درباره ی
آن تألیف کردند. (2)رجعت در کلام امامانامامان
بسیاری از نکات را درباره ی رجعت به مردم آموختند. مثلاً معنای آن، زمان
آن، نام رجعت کنندگان کافر، رجعت کنندگان مؤمن و... . این روایات آنقدر
زیاد و فراوان و از انسان های مختلف در تمام شهرهای اسلامی نقل شد که برای
شیعیان شکّی درباره ی درستی آن باقی نماند.در ادامه به سه نمونه از چندین و چند روایت رجعت اشاره می کنیم:الف) اعتقاد نداشتن به رجعت، کفر استبه خاطر تاکید بسیار زیاد امامان (ع) به رجعت بود که اعتقاد نداشتن به رجعت، کفر خوانده شد.(3) چرا که امام باقر(ع) فرمودند: «این
سخن خداوند [که می فرماید]: «آنان که به آخرت ایمان ندارند»، یعنی اینکه
آنها به حقانیت رجعت ایمان ندارند و اینکه [در ادامه ی آیه] می فرماید:
«دلهایشان آن را انکار کند»(4) یعنی اینکه دلهایشان به کفر گرایش یافته
است...» (5)ب) رجعت، در تمام امّتها اتفاق افتادهمأمون
خدمت امام رضا(ع) عرض کرد: یا ابا الحسن درباره ی رجعت چه می گویی؟ حضرت
فرمودند: «رجعت حق است. در امت های پیشین بوده است و قرآن هم از آن سخن
گفته است و پیامبر(ص) هم فرمودند: «برای این امّت هر آنچه برای امت های
گذشته پیش آمد، اتّفاق میافتد؛ بدون کم و زیاد»...»(6)ج) رجعت، بازگشت عدّه ای از مردمابوبصیر
(از یاران خاصّ امام صادق(ع)) نزد ایشان رفته بود. امام از او پرسیدند:
«اهل سنّت در مورد سخن خداوند متعال که می فرماید: «روزی که از هر امّتی
گروهی را محشور می کنیم»(7) چه می گویند؟» ابوبصیر گفت: گمان می کنند که
درباره ی قیامت است.امام فرمودند: «آیا اینچنین است که خداوند در روز
قیامت از هر امّتی گروهی را محشور و بقیه را رها می کند؟ چنین نیست. بلکه
منظور آیه از حشر گروهی از هر امتی، در روز رجعت است و آیه ی قیامت آن است
که حقتعالی می فرماید: «همه را محشور می کنیم و از کسی چشم پوشی نمی
کنیم.»(8)»(9)در قسمت بعدی، به اثبات عقلانی رجعت خواهیم پرداخت؛ ان شاء الله.پی نوشت:1.
مجلسی، محمّد باقر، «بحارالانوار»، ج 53، صص 139-140؛ به نقل از کتاب
«الطّرائف سید بن طاووس»؛ به نقل از ضمیری، محمد رضا، «رجعت»، تهران، موعود
عصر(عج)، چاپ ششم، 1389، ص 37.2. با استفاده از ضمیری، محمد رضا، همان، صص 37- 40.3. الطبسی النجفی، محمد رضا، «الشیعه و الرجعه»، ج 2، ص 107.4. سوره نحل، آیه ی 22.5.
شیخ حر عاملى، محمد بن حسن، الإیقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة -
تهران، نوید، چاپ اول، 1362، ص 91؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث
نور 3/5 و همچنین به نقل از ضمیری، محمد، همان، ص 19.6. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، جلد 53، ص 143؛ به نقل از مقاله «رجعت»، از سایت اندیشه قم7. نمل: 83.8. کهف: 47.9. مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، مهدى موعود ( ترجمه جلد 51 بحار الأنوار) - تهران، اسلامیه، چاپ: بیست و هشتم، 1378، ص 1194.
۹۴/۰۲/۰۱